مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۰۶۳: عزم رفتن کردهای چون عمر شیرین یاد دار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عزم رفتن کرده ای چون عمر شیرین یاد دار کرده ای اسب جدایی رغم ما زین یاد دار بر زمین و چرخ روید مر تو را یاران صاف لیک عهدی کرده ای با یار پیشین یاد دار کرده ام تقصیرها کان مر تو را کین آورد لیک شب های مرا ای یار بی کین یاد دار قرص مه را هر شبی چون بر سر بالین نهی آنک کردی زانوی ما را تو بالین یاد دار همچو فرهاد از هوایت کوه هجران می کنم ای تو را خسرو غلام و صد چو شیرین یاد دار بر لب دریای چشمم دیده ای صحرای عشق پر ز شاخ زعفران و پر ز نسرین یاد دار التماس آتشینم سوی گردون می رود جبرئیل از عرش گوید یا رب آمین یاد دار شمس تبریزی از آن روزی که دیدم روی تو دین من شد عشق رویت مفخر دین یاد دار مولانا بلخی