مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۰۵۰: کی باشد اختری در اقطار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کی باشد اختری در اقطار در برج چنین مهی گرفتار آواره شده ز کفر و ایمان اقرار به پیش او چو انکار کس دید دلی که دل ندارد با جان فنا به تیغ جان دار من دیدم اگر کسی ندیدست زیرا که مرا نمود دیدار علم و عملم قبول او بس ای من ز جز این قبول بیزار گر خواب شبم ببست آن شه بخشید وصال و بخت بیدار این وصل به از هزار خوابست از خواب مکن تو یاد زنهار از گریه خود چه داند آن طفل کاندر دل ها چه دارد آثار می گرید بی خبر ولیکن صد چشمه شیر از او در اسرار بگری تو اگر اثر ندانی کز گریه تست خلد و انهار امشب کر و فر شهریاریش اندر ده ماست شاه و سالار نی خواب رها کند نه آرام آن صبح صفا و شیر کرار مولانا بلخی