مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف ر - ز
غزل شمارهٔ ۱۰۴۶: نگشتم از تو هرگز ای صنم سیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نگشتم از تو هرگز ای صنم سیر ولیک از هجر گشتم دم به دم سیر همی بینم رضایت در غم ماست چگونه گردد این بی دل ز غم سیر چه خون آشام و مستسقیست این دل که چشمم می نگردد ز اشک و نم سیر اگر سیری از این عالم بیا که نگردد هیچ کس زان عالمم سیر چو دیدم اتفاق عاشقانت شدستم از خلاف و لا و لم سیر ولی دردم تو اسرافیل جان ها نیم از نفخ روح و زیر و بم سیر چو بوی جام جان بر مغز من زد شدم ای جان جان از جام جم سیر چو بیشست آن جنون لحظه به لحظه خسیس آن کو نگشت از بیش و کم سیر چو دیدم کاس و طاس او شدستم از این طشت نگون خم به خم سیر خیال شمس تبریزی بیامد ز عشق خال او گشتم ز غم سیر مولانا بلخی