مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۵۱۹: ای دل فرورو در غمش کالصبر مفتاح الفرج
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل فرورو در غمش کالصبر مفتاح الفرج تا رو نماید مرهمش کالصبر مفتاح الفرج چندان فروخور آن دهان تا پیشت آید ناگهان کرسی و عرش اعظمش کالصبر مفتاح الفرج خندان شو از نور جهان تا تو شوی سور جهان ایمن شوی از ماتمش کالصبر مفتاح الفرج باری دلم از مرد و زن برکند مهر خویشتن تا عشق شد خال و عمش کالصبر مفتاح الفرج گر سینه آیینه کنی بی کبر و بی کینه کنی در وی ببینی هر دمش کالصبر مفتاح الفرج چون آسمان گر خم دهی در امر و فرمان وارهی زین آسمان و از خمش کالصبر مفتاح الفرج هم بجهی از ما و منی هم دیو را گردن زنی در دست پیچی پرچمش کالصبر مفتاح الفرج اقبال خویش آید تو را دولت به پیش آید تو را فرخ شوی از مقدمش کالصبر مفتاح الفرج دیویست در اسرار تو کز وی نگون شد کار تو بربند این دم محکمش کالصبر مفتاح الفرج دارد خدا خوش عالمی منگر در این عالم دمی جز حق نباشد محرمش کالصبر مفتاح الفرج خامش بیان سر مکن خامش که سر من لدن چون می زند اندرهمش کالصبر مفتاح الفرج مولانا بلخی