مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۴۹۱: جهان و کار جهان سر به سر اگر بادست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جهان و کار جهان سر به سر اگر بادست چرا ز باد مکافات داد و بیدادست به باد و بود محمد نگر که چون باقیست ز بعد ششصد و پنجاه سخت بنیادست ز باد بولهب و جنس او نمی بینی که از برای فضیحت فسانه شان یادست چنین ثبات و بقا باد را کجا باشد در این ثبات که قاف کمتر آحادست نبود باد دم عیسی و دعای عزیر عنایت ازلی بد که نورست ادست اگر چه باد سخن بگذرد سخن باقیست اگر چه باد صبا بگذرد چمن شادست ز بیم باد جهان همچو برگ می لرزد درون باد ندانی که تیغ پولادست کهی بود که به جز باد در جهان نشناخت کهی کهی نکند ز آنک که نه فرهادست تو باخبر نشوی گر کنم بسی فریاد که از درون دلم موج های فریادست اگر تو بحر ببینی و موج بر تو زند یقین شود که نه بادست ملک آبادست مولانا بلخی