مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۴۷۴: ز عشق روی تو روشن دل بنین و بنات
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز عشق روی تو روشن دل بنین و بنات بیا که از تو شود سیئاتهم حسنات خیال تو چو درآید به سینه عاشق درون خانه تن پر شود چراغ حیات دود به پیش خیالت خیال های دگر چنانک خاطر زندانیان به بانگ نجات به گرد سنبل تو جان ها چو مور و ملخ که تا ز خرمن لطفت برند جمله زکات به مرده ای نگری صد هزار زنده شود خنک کسی که از آن یک نظر بیافت برات زهی شهی که شهان بر بساط شطرنجت به خانه خانه دوند از گریزخانه مات کدام صبح که عشقت پیاله ای آرد ز خواب برجهد این بخت خفته گویدهات فرودود ز فلک مه به بوی این باده بگویدم که مرا نیز گویمش هیهات طرب که از تو نباشد بیات می گردد بیار جام که جان آمدم ز عشق بیات به پیش دیده من باش تا تو را بینم که سیر می نشود دیده من از آیات ندانم از سرمستیست شمس تبریزی که بر لبت زده ام بوسه ها و یا بر پات مولانا بلخی