مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۳۶۵: میدان که زمانه نقش سوداست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می دان که زمانه نقش سوداست بیرون ز زمانه صورت ماست زیرا قفسی ست این زمانه بیرون همه کوه قاف و عنقاست جویی ست جهان و ما برونیم بر جوی فتاده سایه ماست این جا سر نکته ای ست مشکل این جا نبود ولیکن این جاست جز در رخ جان مخند ای دل بی او همه خنده گریه افزاست آن دل نبود که باشد او تنگ زان روی که دل فراخ پهناست دل غم نخورد غذاش غم نیست طوطی ست دل و عجب شکرخاست مانند درخت سر قدم ساز زیرا که ره تو زیر و بالاست شاخ ار چه نظر به بیخ دارد کان قوت مغز او هم از پاست مولانا بلخی