مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۳۱۶: چونک درآییم به غوغای شب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چونک درآییم به غوغای شب گرد برآریم ز دریای شب خواب نخواهد بگریزد ز خواب آنک بدیدست تماشای شب بس دل پرنور و بسی جان پاک مشتغل و بنده و مولای شب شب تتق شاهد غیبی بود روز کجا باشد همتای شب پیش تو شب هست چو دیگ سیاه چون نچشیدی تو ز حلوای شب دست مرا بست شب از کسب و کار تا به سحر دست من و پای شب راه درازست برانیم تیز ما به درازا و به پهنای شب روز اگر مکسب و سوداگریست ذوق دگر دارد سودای شب مفخر تبریز توی شمس دین حسرت روزی و تمنای شب مولانا بلخی