مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۳۰۵: آواز داد اختر بس روشنست امشب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آواز داد اختر بس روشنست امشب گفتم ستارگان را مه با منست امشب بررو به بام بالا از بهر الصلا را گل چیدنست امشب می خوردنست امشب تا روز دلبر ما اندر برست چون دل دستش به مهر ما را در گردنست امشب تا روز زنگیان را با روم دار و گیرست تا روز چنگیان را تنتن تنست امشب تا روز ساغر می در گردش است و بخشش تا روز گل به خلوت با سوسنست امشب امشب شراب وصلت بر خاص و عام ریزم شادی آنک ماهت بر روزنست امشب داوودوار ما را آهن چو موم گردد کهن رباست دلبر دل آهنست امشب بگشای دست دل را تا پای عشق کوبد کان زار ترس دیده در مأمنست امشب بر روی چون زر من ای بخت بوسه می ده کاین زر گازدیده در معدنست امشب آن کو به مکر و دانش می بست راه ما را پالان خر بر او نه کو کودنست امشب شمشیر آبدارش پوسیده است و چوبین وان نیزه درازش چون سوزنست امشب خرگاه عنکبوتست آن قلعه حصینش برگستوان و خودش چون روغنست امشب خاموش کن که طامع الکن بود همیشه با او چه بحث داری کو الکنست امشب مولانا بلخی