مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۲۱۰: گر نه تهی باشدی بیشترین جویها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر نه تهی باشدی بیشترین جوی ها خواجه چرا می دود تشنه در این کوی ها خم که در او باده نیست هست خم از باد پر خم پر از باد کی سرخ کند روی ها هست تهی خارها نیست در او بوی گل کور بجوید ز خار لطف گل و بوی ها با طلب آتشین روی چو آتش ببین بر پی دودش برو زود در این سوی ها در حجب مشک موی روی ببین اه چه روی آنک خدایش بشست دور ز روشوی ها بر رخ او پرده نیست جز که سر زلف او گاه چو چوگان شود گاه شود گوی ها از غلط عاشقان از تبش روی او صورت او می شود بر سر آن موی ها هی که بسی جان ها موی به مو بسته اند چون مگسان شسته اند بر سر چربوی ها باده چو از عقل برد رنگ ندارد رواست حسن تو چون یوسفیست تا چه کنم خوی ها آهوی آن نرگسش صید کند جز که شیر راست شود روح چون کژ کند ابروی ها مفخر تبریزیان شمس حق بی زیان توی به تو عشق توست باز کن این توی ها مولانا بلخی