مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۲۰۴: سر بر گریبان درست صوفی اسرار را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سر بر گریبان درست صوفی اسرار را تا چه برآرد ز غیب عاقبت کار را می که به خم حقست راز دلش مطلق ست لیک بر او هم دق ست عاشق بیدار را آب چو خاکی بده باد در آتش شده عشق به هم برزده خیمه این چار را عشق که چادرکشان در پی آن سرخوشان بر فلک بی نشان نور دهد نار را حلقه این در مزن لاف قلندر مزن مرغ نه ای پر مزن قیر مگو قار را حرف مرا گوش کن باده جان نوش کن بیخود و بی هوش کن خاطر هشیار را پیش ز نفی وجود خانه خمار بود قبله خود ساز زود آن در و دیوار را مست شود نیک مست از می جام الست پر کن از می پرست خانه خمار را داد خداوند دین شمس حق ست این ببین ای شده تبریز چین آن رخ گلنار را مولانا بلخی