مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۱۹۰: با آن که میرسانی آن باده بقا را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با آن که می رسانی آن باده بقا را بی تو نمی گوارد این جام باده ما را مطرب قدح رها کن زین گونه ناله ها کن جانا یکی بها کن آن جنس بی بها را آن عشق سلسلت را وان آفت دلت را آن چاه بابلت را وان کان سحرها را بازآر بار دیگر تا کار ما شود زر از سر بگیر از سر آن عادت وفا را دیو شقا سرشته از لطف تو فرشته طغرای تو نبشته مر ملکت صفا را در نورت ای گزیده ای بر فلک رسیده من دم به دم بدیده انوار مصطفا را چون بسته گشت راهی شد حاصل من آهی شد کوه همچو کاهی از عشق کهربا را از شمس دین چون مه تبریز هست آگه بشنو دعا و گه گه آمین کن این دعا را مولانا بلخی