مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۱۷۰: تا به شب ای عارف شیرین نوا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا به شب ای عارف شیرین نوا آن مایی آن مایی آن ما تا به شب امروز ما را عشرتست الصلا ای پاکبازان الصلا درخرام ای جان جان هر سماع مه لقایی مه لقایی مه لقا در میان شکران گل ریز کن مرحبا ای کان شکر مرحبا عمر را نبود وفا الا تو عمر باوفایی باوفایی باوفا بس غریبی بس غریبی بس غریب از کجایی از کجایی از کجا با که می باشی و همراز تو کیست با خدایی با خدایی با خدا ای گزیده نقش از نقاش خود کی جدایی کی جدایی کی جدا با همه بیگانه ای و با غمش آشنایی آشنایی آشنایی آشنا جزو جزو تو فکنده در فلک ربنا و ربنا و ربنا دل شکسته هین چرایی برشکن قلب ها و قلب ها و قلب ها آخر ای جان اول هر چیز را منتهایی منتهایی منتها یوسفا در چاه شاهی تو ولیک بی لوایی بی لوایی بی لوا چاه را چون قصر قیصر کرده ای کیمیایی کیمیایی کیمیا یک ولی کی خوانمت که صد هزار اولیایی اولیایی اولیا حشرگاه هر حسینی گر کنون کربلایی کربلایی کربلا مشک را بربند ای جان گر چه تو خوش سقایی خوش سقایی خوش سقا مولانا بلخی