مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۱۴۸: از پی شمس حق و دین دیده گریان ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از پی شمس حق و دین دیده گریان ما از پی آن آفتابست اشک چون باران ما کشتی آن نوح کی بینیم هنگام وصال چونک هستی ها نماند از پی طوفان ما جسم ما پنهان شود در بحر باد اوصاف خویش رو نماید کشتی آن نوح بس پنهان ما بحر و هجران رو نهد در وصل و ساحل رو دهد پس بروید جمله عالم لاله و ریحان ما هر چه می بارید اکنون دیده گریان ما سر آن پیدا کند صد گلشن خندان ما شرق و غرب این زمین از گلستان یک سان شود خار و خس پیدا نباشد در گل یک سان ما زیر هر گلبن نشسته ماه رویی زهره رخ چنگ عشرت می نوازد از پی خاقان ما هر زمان شهره بتی بینی که از هر گوشه ای جام می را می دهد در دست بادستان ما دیده نادیده ما بوسه دیده زان بتان تا ز حیرانی گذشته دیده حیران ما جان سودا نعره زن ها این بتان سیمبر دل گود احسنت عیش خوب بی پایان ما خاک تبریزست اندر رغبت لطف و صفا چون صفای کوثر و چون چشمه حیوان ما مولانا بلخی