مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۱۳۲: در میان پرده خون عشق را گلزارها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در میان پرده خون عشق را گلزارها عاشقان را با جمال عشق بی چون کارها عقل گوید شش جهت حدست و بیرون راه نیست عشق گوید راه هست و رفته ام من بارها عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد عشق دیده زان سوی بازار او بازارها ای بسا منصور پنهان ز اعتماد جان عشق ترک منبرها بگفته برشده بر دارها عاشقان دردکش را در درونه ذوق ها عاقلان تیره دل را در درون انکارها عقل گوید پا منه کاندر فنا جز خار نیست عشق گوید عقل را کاندر توست آن خارها هین خمش کن خار هستی را ز پای دل بکن تا ببینی در درون خویشتن گلزارها شمس تبریزی تویی خورشید اندر ابر حرف چون برآمد آفتابت محو شد گفتارها مولانا بلخی