مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۱۰۹: بکت عینی غداه البین دمعا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بکت عینی غداه البین دمعا و اخری بالبکا بخلت علینا فعاقبت التی بخلت علینا بان غمضتها یوم التقینا چه مرد آن عتابم خیز یارا بده آن جام مالامال صهبا نرنجم ز آنچ مردم می برنجند که پیشم جمله جان ها هست یکتا اگر چه پوستینی بازگونه بپوشیدست این اجسام بر ما تو را در پوستین من می شناسم همان جان منی در پوست جانا بدرم پوست را تو هم بدران چرا سازیم با خود جنگ و هیجا یکی جانیم در اجسام مفرق اگر خردیم اگر پیریم و برنا چراغک هاست کآتش را جدا کرد یکی اصلست ایشان را و منش یکی طبع و یکی رنگ و یکی خوی که سرهاشان نباشد غیر پاها در این تقریر برهان هاست در دل به سر با تو بگویم یا به اخفا غلط خود تو بگویی با تو آن را چه تو بر توست بنگر این تماشا مولانا بلخی