مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۹۶: لب را تو به هر بوسه و هر لوت میالا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لب را تو به هر بوسه و هر لوت میالا تا از لب دلدار شود مست و شکرخا تا از لب تو بوی لب غیر نیاید تا عشق مجرد شود و صافی و یکتا آن لب که بود کون خری بوسه گه او کی یابد آن لب شکربوس مسیحا می دانک حدث باشد جز نور قدیمی بر مزبله پرحدث آن گاه تماشا آنگه که فنا شد حدث اندر دل پالیز رست از حدثی و شود او چاشنی افزا تا تو حدثی لذت تقدیس چه دانی رو از حدثی سوی تبارک و تعالی زان دست مسیح آمد داروی جهانی کو دست نگه داشت ز هر کاسه سکبا از نعمت فرعون چه موسی کف و لب شست دریای کرم داد مر او را ید بیضا خواهی که ز معده و لب هر خام گریزی پرگوهر و روتلخ همی باش چو دریا هین چشم فروبند که آن چشم غیورست هین معده تهی دار که لوتیست مهیا سگ سیر شود هیچ شکاری بنگیرد کز آتش جوعست تک و گام تقاضا کو دست و لب پاک که گیرد قدح پاک کو صوفی چالاک که آید سوی حلوا بنمای از این حرف تصاویر حقایق یا من قسم القهوه و الکاس علینا مولانا بلخی