مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۵۱: گر تو ملولی ای پدر جانب یار من بیا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر تو ملولی ای پدر جانب یار من بیا تا که بهار جان ها تازه کند دل تو را بوی سلام یار من لخلخه بهار من باغ و گل و ثمار من آرد سوی جان صبا مستی و طرفه مستیی هستی و طرفه هستیی ملک و درازدستیی نعره زنان که الصلا پای بکوب و دست زن دست در آن دو شست زن پیش دو نرگس خوشش کشته نگر دل مرا زنده به عشق سرکشم بینی جان چرا کشم پهلوی یار خود خوشم یاوه چرا روم چرا جان چو سوی وطن رود آب به جوی من رود تا سوی گولخن رود طبع خسیس ژاژخا دیدن خسرو زمن شعشعه عقار من سخت خوش است این وطن می نروم از این سرا جان طرب پرست ما عقل خراب مست ما ساغر جان به دست ما سخت خوش است ای خدا هوش برفت گو برو جایزه گو بشو گرو روز شدشت گو بشو بی شب و روز تو بیا مست رود نگار من در بر و در کنار من هیچ مگو که یار من باکرمست و باوفا آمد جان جان من کوری دشمنان من رونق گلستان من زینت روضه رضا مولانا بلخی