مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۳۶: خواجه بیا خواجه بیا خواجه دگربار بیا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خواجه بیا خواجه بیا خواجه دگربار بیا دفع مده دفع مده ای مه عیار بیا عاشق مهجور نگر عالم پرشور نگر تشنه مخمور نگر ای شه خمار بیا پای تویی دست تویی هستی هر هست تویی بلبل سرمست تویی جانب گلزار بیا گوش تویی دیده تویی وز همه بگزیده تویی یوسف دزدیده تویی بر سر بازار بیا از نظر گشته نهان ای همه را جان و جهان بار دگر رقص کنان بی دل و دستار بیا روشنی روز تویی شادی غم سوز تویی ماه شب افروز تویی ابر شکربار بیا ای علم عالم نو پیش تو هر عقل گرو گاه میا گاه مرو خیز به یک بار بیا ای دل آغشته به خون چند بود شور و جنون پخته شد انگور کنون غوره میفشار بیا ای شب آشفته برو وی غم ناگفته برو ای خرد خفته برو دولت بیدار بیا ای دل آواره بیا وی جگر پاره بیا ور ره در بسته بود از ره دیوار بیا ای نفس نوح بیا وی هوس روح بیا مرهم مجروح بیا صحت بیمار بیا ای مه افروخته رو آب روان در دل جو شادی عشاق بجو کوری اغیار بیا بس بود ای ناطق جان چند از این گفت زبان چند زنی طبل بیان بی دم و گفتار بیا مولانا بلخی