مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر ششم
بخش ۳۶ - در آمدن مصطفی علیهالسلام از بهر عیادت هلال در ستورگاه آن امیر و نواختن مصطفی هلال را رضی الله عنه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رفت پیغامبر به رغبت بهر او اندر آخر وآمد اندر جست و جو بود آخر مظلم و زشت و پلید وین همه برخاست چون الفت رسید بوی پیغامبر ببرد آن شیر نر هم چنانک بوی یوسف را پدر موجب ایمان نباشد معجزات بوی جنسیت کند جذب صفات معجزات از بهر قهر دشمنست بوی جنسیت پی دل بردنست قهر گردد دشمن اما دوست نی دوست کی گردد ببسته گردنی اندر آمد او ز خواب از بوی او گفت سرگین دان درون زین گونه بو از میان پای استوران بدید دامن پاک رسول بی ندید پس ز کنج آخر آمد غژغژان روی بر پایش نهاد آن پهلوان پس پیمبر روی بر رویش نهاد بر سر و بر چشم و رویش بوسه داد گفت یا ربا چه پنهان گوهری ای غریب عرش چونی خوشتری گفت چون باشد خود آن شوریده خواب که در آید در دهانش آفتاب چون بود آن تشنه ای کو گل چرد آب بر سر بنهدش خوش می برد مولانا بلخی