مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر پنجم
بخش ۱۶۱ - نصیحت مبارزان او را کی با این دل و زهره کی تو داری کی از کلابیسه شدن چشم کافر اسیری دست بسته بیهوش شوی و دشنه از دست بیفتد زنهار زنهار ملازم مطبخ خانقاه باش و سوی پیکار مرو تا رسوا نشوی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قوم گفتندش به پیکار و نبرد با چنین زهره که تو داری مگرد چون ز چشم آن اسیر بسته دست غرقه گشتی کشتی تو در شکست پس میان حملهٔ شیران نر که بود با تیغشان چون گوی سر کی توانی کرد در خون آشنا چون نه ای با جنگ مردان آشنا که ز طاقاطاق گردنها زدن طاق طاق جامه کوبان ممتهن بس تن بی سر که دارد اضطراب بس سر بی تن به خون بر چون حباب زیر دست و پای اسپان در غزا صد فنا کن غرقه گشته در فنا این چنین هوشی که از موشی پرید اندر آن صف تیغ چون خواهد کشید چالش است آن حمزه خوردن نیست این تا تو برمالی بخوردن آستین نیست حمزه خوردن اینجا تیغ بین حمزه ای باید درین صف آهنین کار هر نازک دلی نبود قتال که گریزد از خیالی چون خیال کار ترکانست نه ترکان برو جای ترکان هست خانه خانه شو مولانا بلخی