مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر پنجم
بخش ۹۲ - باز خواندن شهزاده نصوح را از بهر دلاکی بعد از استحکام توبه و قبول توبه و بهانه کردن او و دفع گفتن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بعد از آن آمد کسی کز مرحمت دختر سلطان ما می خواندت دختر شاهت همی خواند بیا تا سرش شویی کنون ای پارسا جز تو دلاکی نمی خواهد دلش که بمالد یا بشوید با گلش گفت رو رو دست من بی کار شد وین نصوح تو کنون بیمار شد رو کسی دیگر بجو اشتاب و تفت که مرا والله دست از کار رفت با دل خود گفت کز حد رفت جرم از دل من کی رود آن ترس و گرم من بمردم یک ره و باز آمدم من چشیدم تلخی مرگ و عدم توبه ای کردم حقیقت با خدا نشکنم تا جان شدن از تن جدا بعد آن محنت کرا بار دگر پا رود سوی خطر الا که خر مولانا بلخی