مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر پنجم
بخش ۲۴ - در بیان آنک هیچ چشم بدی آدمی را چنان مهلک نیست کی چشم پسند خویشتن مگر کی چشم او مبدل شده باشد به نور حق که بی یسمع و بی یبصر و خویشتن او بیخویشتن شده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پر طاوست مبین و پای بین تا که سؤ العین نگشاید کمین که بلغزد کوه از چشم بدان یزلقونک از نبی بر خوان بدان احمد چون کوه لغزید از نظر در میان راه بی گل بی مطر در عجب درماند کین لغزش ز چیست من نپندارم که این حالت تهیست تا بیامد آیت و آگاه کرد کان ز چشم بد رسیدت وز نبرد گر بدی غیر تو در دم لا شدی صید چشم و سخرهٔ افنا شدی لیک آمد عصمتی دامن کشان وین که لغزیدی بد از بهر نشان عبرتی گیر اندر آن که کن نگاه برگ خود عرضه مکن ای کم ز کاه مولانا بلخی