مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر سوم
بخش ۱۹۰ - مهمان آمدن در آن مسجد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا یکی مهمان در آمد وقت شب کو شنیده بود آن صیت عجب از برای آزمون می آزمود زانک بس مردانه و جان سیر بود گفت کم گیرم سر و اشکمبه ای رفته گیر از گنج جان یک حبه ای صورت تن گو برو من کیستم نقش کم ناید چو من باقیستم چون نفخت بودم از لطف خدا نفخ حق باشم ز نای تن جدا تا نیفتد بانگ نفخش این طرف تا رهد آن گوهر از تنگین صدف چون تمنوا موت گفت ای صادقین صادقم جان را برافشانم برین مولانا بلخی