مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر سوم
بخش ۱۷۲ - تشبیه نص با قیاس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نص وحی روح قدسی دان یقین وان قیاس عقل جزوی تحت این عقل از جان گشت با ادراک و فر روح او را کی شود زیر نظر لیک جان در عقل تاثیری کند زان اثر آن عقل تدبیری کند نوح وار ار صدقی زد در تو روح کو یم و کشتی و کو طوفان نوح عقل اثر را روح پندارد ولیک نور خور از قرص خور دورست نیک زان به قرصی سالکی خرسند شد تا ز نورش سوی قرص افکند شد زانک این نوری که اندر سافل است نیست دایم روز و شب او آفل است وانک اندر قرص دارد باش و جا غرقهٔ آن نور باشد دایما نه سحابش ره زند خود نه غروب وا رهید او از فراق سینه کوب این چنین کس اصلش از افلاک بود یا مبدل گشت گر از خاک بود زانک خاکی را نباشد تاب آن که زند بر وی شعاعش جاودان گر زند بر خاک دایم تاب خور آنچنان سوزد که ناید زو ثمر دایم اندر آب کار ماهی است مار را با او کجا همراهی است لیک در که مارهای پر فن اند اندرین یم ماهییها می کنند مکرشان گر خلق را شیدا کند هم ز دریا تاسه شان رسوا کند واندرین یم ماهیان پر فن اند مار را از سحر ماهی می کنند ماهیان قعر دریای جلال بحرشان آموخته سحر حلال بس محال از تاب ایشان حال شد نحس آنجا رفت و نیکوفال شد تا قیامت گر بگویم زین کلام صد قیامت بگذرد وین ناتمام مولانا بلخی