مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر سوم
بخش ۵۰ - توفیق میان این دو حدیث کی الرضا بالکفر کفر و حدیث دیگر من لم یرض بقضایی فلیطلب ربا سوای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دی سؤالی کرد سایل مر مرا زانک عاشق بود او بر ماجرا گفت نکتهٔ الرضا بالکفر کفر این پیمبر گفت و گفت اوست مهر باز فرمود او که اندر هر قضا مر مسلمان را رضا باید رضا نه قضای حق بود کفر و نفاق گر بدین راضی شوم باشد شقاق ور نیم راضی بود آن هم زیان پس چه چاره باشدم اندر میان گفتمش این کفر مقضی نه قضاست هست آثار قضا این کفر راست پس قضا را خواجه از مقضی بدان تا شکالت دفع گردد در زمان راضیم در کفر زان رو که قضاست نه ازین رو که نزاع و خبث ماست کفر از روی قضا خود کفر نیست حق را کافر مخوان اینجا مه ایست کفر جهلست و قضای کفر علم هر دو کی یک باشد آخر حلم و خلم زشتی خط زشتی نقاش نیست بلک از وی زشت را بنمودنیست قوت نقاش باشد آنک او هم تواند زشت کردن هم نکو گر کشانم بحث این را من بساز تا سؤال و تا جواب آید دراز ذوق نکتهٔ عشق از من می رود نقش خدمت نقش دیگر می شود مولانا بلخی