مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر سوم
بخش ۲۸ - حکایت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همچنان کاینجا مغول حیله دان گفت می جویم کسی از مصریان مصریان را جمع آرید این طرف تا در آید آنک می باید بکف هر که می آمد بگفتا نیست این هین در آ خواجه در آن گوشه نشین تا بدین شیوه همه جمع آمدند گردن ایشان بدین حیلت زدند شومی آنک سوی بانگ نماز داعی الله را نبردندی نیاز دعوت مکارشان اندر کشید الحذر از مکر شیطان ای رشید بانگ درویشان و محتاجان بنوش تا نگیرد بانگ محتالیت گوش گر گدایان طامع اند و زشت خو در شکم خواران تو صاحب دل بجو در تگ دریا گهر با سنگهاست فخرها اندر میان ننگهاست پس بجوشیدند اسرائیلیان از پگه تا جانب میدان دوان چون بحیلتشان به میدان برد او روی خود ننمودشان بس تازه رو کرد دلداری و بخششها بداد هم عطا هم وعده ها کرد آن قباد بعد از آن گفت از برای جانتان جمله در میدان بخسپید امشبان پاسخش دادند که خدمت کنیم گر تو خواهی یک مه اینجا ساکنیم مولانا بلخی