مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر دوم
بخش ۸۴ - بیان آنک در هر نفسی فتنهٔ مسجد ضرار هست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون پدید آمد که آن مسجد نبود خانهٔ حیلت بد و دام جهود پس نبی فرمود کان را بر کنند مطرحهٔ خاشاک و خاکستر کنند صاحب مسجد چو مسجد قلب بود دانه ها بر دام ریزی نیست جود گوشت اندر شست تو ماهی رباست آنچنان لقمه نی بخشش نه سخاست مسجد اهل قبا کان بد جماد آنچ کفو او نبد راهش نداد در جمادات این چنین حیفی نرفت زد در آن ناکفو امیر داد نفت پس حقایق را که اصل اصلهاست دان که آنجا فرقها و فصلهاست نه حیاتش چون حیات او بود نه مماتش چون ممات او بود گور او هرگز چو گور او مدان خود چه گویم حال فرق آن جهان بر محک زن کار خود ای مرد کار تا نسازی مسجد اهل ضرار بس در آن مسجدکنان تسخر زدی چون نظر کردی تو خود زیشان بدی مولانا بلخی