مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۱: ای رستخیز ناگهان وی رحمت بیمنتها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتها ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه ها امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا خورشید را حاجب تویی اومید را واجب تویی مطلب تویی طالب تویی هم منتها هم مبتدا در سینه ها برخاسته اندیشه را آراسته هم خویش حاجت خواسته هم خویشتن کرده روا ای روح بخش بی بدل وی لذت علم و عمل باقی بهانه ست و دغل کاین علت آمد وان دوا ما زان دغل کژبین شده با بی گنه در کین شده گه مست حورالعین شده گه مست نان و شوربا این سکر بین هل عقل را وین نقل بین هل نقل را کز بهر نان و بقل را چندین نشاید ماجرا تدبیر صدرنگ افکنی بر روم و بر زنگ افکنی و اندر میان جنگ افکنی فی اصطناع لا یری می مال پنهان گوش جان می نه بهانه بر کسان جان رب خلصنی زنان والله که لاغست ای کیا خامش که بس مستعجلم رفتم سوی پای علم کاغذ بنه بشکن قلم ساقی درآمد الصلا مولانا بلخی