حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شمارهٔ ۱۸۶: گر می فروش حاجت رندان روا کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر می فروش حاجت رندان روا کند ایزد گنه ببخشد و دفع بلا کند ساقی به جام عدل بده باده تا گدا غیرت نیاورد که جهان پربلا کند حقا کز این غمان برسد مژده امان گر سالکی به عهد امانت وفا کند گر رنج پیش آید و گر راحت ای حکیم نسبت مکن به غیر که این ها خدا کند در کارخانه ای که ره عقل و فضل نیست فهم ضعیف رای فضولی چرا کند مطرب بساز پرده که کس بی اجل نمرد وان کو نه این ترانه سراید خطا کند ما را که درد عشق و بلای خمار کشت یا وصل دوست یا می صافی دوا کند جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت عیسی دمی کجاست که احیای ما کند حافظ شیرازی