حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شمارهٔ ۱۷۶: سحرم دولت بیدار به بالین آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سحرم دولت بیدار به بالین آمد گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد گریه آبی به رخ سوختگان بازآورد ناله فریادرس عاشق مسکین آمد مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست که به کام دل ما آن بشد و این آمد رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد چون صبا گفته حافظ بشنید از بلبل عنبرافشان به تماشای ریاحین آمد حافظ شیرازی