جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۷۰۸: بیا ای اشک تا بر روزگار خویشتن گریم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا ای اشک تا بر روزگار خویشتن گریم چو شمع از محنت شبهای تار خویشتن گریم ندارم مهربانی تا کند بر حال من گریه همان بهتر که خود بر حال زار خویشتن گریم مرا هم در غریبی شوخ چشمی آفت جان شد نگویی کز غم یار و دیار خویشتن گریم نباشد در بهاران دور از ابر چمن گریه من آن ابرم که دور از نوبهار خویشتن گریم مدد فرما به خون ای دل که در چشمم نماند آبی که خواهم امشب از هجران یار خویشتن گریم ز هجران بود گریه پیشتر از وعده وصلت کنون از درد و داغ انتظار خویشتن گریم مگو جامی نشاید گریه از بیداد مهرویان که من چندین ز بخت خاکسار خویشتن گریم جامی هروی