محمود شبستری
فصل اول
بخش ۴ - حکایت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر جُنَید ابلهی گرفت این دَقْ که چه داری دلیل هستی حق پیر دم زد ز عالم ارواح گفت: اغنی الصّباح عن مصباح صبح را نیست حاجتی به چراغ نور خود دارد از چراغ فراغ همه عالم فروغ نور خور است چه مجال چراغ مختصر است مهر در تافت از در و دیوار ذرّه را با فروغ شمع چه کار ذرّه بود آنکه از خطاب الست به جواب «بلی» میان در بست ذرّه از نور مهر تابان است هم بدو سوی او شتابان است رشتۀ مهر تا که بر جان بست یک زمان از طلب فرو ننشست در هوا چون فلک از آن اِستاد که هوا را به زیر پا بنهاد چون در این کوی پای سر کرد او دست با مهر در کمر کرد او تا در این حالت پسندیده شد سراپای او همه دیده تن او روی و روی او دیده ست بودنی بوده، دیدنی دیده ست او به مطلوب خویشتن برسید کوری آنکه مینیارد دید محمود شبستری