میرزاده عشقی
کفن سیاه
بخش ۱۰ - در پایان داستان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آتشین طبع تو عشقی که روانست چو آب رخ دوشیزه فکر از چه فکنده است نقاب در حجاب است سخن گر چه بود ضد حجاب بس خرابی ز حجاب است که ناید به حساب ***** تو سزد بر دگران بدهی درس سخن آزاد بگو هیچ مترس ***** شرم چه؟ مرد یکی، بنده و زن یک بنده زن چه کردست که از مرد شود شرمنده؟ چیست این چادر و روبنده نازیبنده؟ گر کفن نیست بگو چیست پس از این روبنده؟ ***** مرده باد آنکه زنان، زنده به گور افکنده ***** به جز از مذهب هر کس باشد سخن اینجای، دگر بس باشد با من ار یک دو سه گوینده، هم آواز شود کم کم این زمزمه، در جامعه آغاز شود با همین زمزمه ها، روی زنان باز شود زن کند جامه شرم آر و سرافراز شود ***** لذت زندگی از جامعه احراز شود ***** ور نه تا زن به کفن سربرده: نیمی از ملت ایران مرده!! میرزاده عشقی