میرزاده عشقی
هزل ها
شمارهٔ ۷ - سوگند وکالت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ضیاء الواعظین، آن رند جیغو زده پشت تریبون، پاک وارو برای خاطر هم مسلکانش به پا بنموده، فریاد و هیاهو به قانون اساسی پشت پا زد برای خود نمائی، نزد یارو بگفتا من نخواهم خورد سوگند که بر هوچیگری بگرفته ام خو خدا رحمی، به قشقائی نماید ز دست این وکیل لوس پر رو ولی بعد از دو روز، آخر قسم خورد چه بود آن وضع و این صورت تو برگو؟ گمان دارم نخست این سید لات برای پول می کرد، این هیاهو چو پولی دید نبود در میانه بزد پشتک ز بعدش چند وارو نباشد چون عقیده، این چنین است! چنین اشخاص را نامند پر رو به مثل او بود «یعقوب » ناچار که با شمر است، حالا هم ترازو ز صحن مجلس شورای ملی چنین مخلوق، باید کرد جارو! میرزاده عشقی