میرزاده عشقی
غزل ها و قصیده ها
شمارهٔ ۱۸ - شب وصال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امشب آماده یار و بزم و شرابست گو که همین امشبم ز عمر حسابست هر شبم از هجر، آب دیده روان بود امشبم از شوق وصل، دیده پرآبست لب به لب میگسارش نازده مستم آنچه زیادست این میانه شرابست نقش گل سرخ بر حباب چراغست خوبی این منظر نکو ز دو بابست: روی فروزان یار و گونه سرخش حقه آن سرخ گل، به روی حبابست عمر پر از یادگار جور به جور است عشق فقط یادگار عهد شبابست بیست و دو سالست، تند می روی ای عمر! اندکی امشب تأمل این چه شتابست؟ روز خراب من، از خرابی بختم: نیست: که از اصل، روزگار خرابست! میرزاده عشقی