میرزاده عشقی
غزل ها و قصیده ها
شمارهٔ ۱۶ - ملت مغلوب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب به سرم نوبه تاخت، روز تب آمد هر چه در این روزگار روز و شب آمد رفته ام از دست، دسته دسته بس امسال دست طبیبم به روی نبض تب آمد هر چه به من می رسد، ز دست زبانست جان من از دست این زبان به لب آمد کس ز عزیزان، عیادتم ننماید نوبه و تب زنده باد، روز و شب آمد هیچ تعجب ز بی وفائی دنیا می ننما ای که دائمت عجب آمد بی سببت کرد عزیز بی سببت خوار بی سببی رفت، آنچه بی سبب آمد ملت مغلوب حق ندارد هرگز: حق طلبد، زآنکه «حق لمن غلب » آمد میرزاده عشقی