میرزاده عشقی
غزل ها و قصیده ها
شمارهٔ ۸ - تجدید مطلع
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در سر پیری برهنه پا بد «مولییر» گاو بدزدید در شباب «شکسپیر» زنده در آتش «برونو» را بفکندند مرده وی را کنند این همه تکبیر «بن جبرول » آن همه ز خلق ستم دید شد «روسو» در عهد خویش آن همه تحقیر از پی تجلیل نامشان نک میلیون: میلیون اصراف می کنندی و تبذیر من نیز آنگه که می بمیرم و ماند شهرت من همچو، خسروان جهانگیر: آنگه بینند صد کنایه ز هر حرف سنجند از هر سخن، هزاران تعبیر آن یک، اشعار من نماید تخمیس وین یک، گفتار من نماید تفسیر همچو سگان بینشان، پی ستخوانم جنگ بیفتد، فتم من آنگه عجب گیر! ترک سراید که ترک بودست او ترک شاهد من، شرح نظم وقعه «ازمیر» هندو گوید که هندوست او هندو دفتر اشعارش کشف گشته به کشمیر ژرمن گوید که از منست او از من هست به برلن ازو هزاران تصویر تاریخ آنگه گوید، افسوس افسوس سود نبرد، آن ادیب، از این همه تحریر! پستی این عصر گوید: ار نه به تاریخ هیچ ندارند سیر و گرسنه توفیر میرزاده عشقی