ایرج میرزا
عارف نامه
بخش ۳: دلم زین عمرِ بیحاصل سرآمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم زین عمرِ بی حاصل سرآمد که ریشِ عمر هم کم کم در آمد نه در سر عشق و نه در دل هوس ماند نه اندر سینه یارای نَفس ماند گهی دندان به درد آید گهی چَشم زمانی معده می آید سرِ خشم فزاید چینِ عارض هر دقیقه نخوابد موی صد غَم بر شقیقه در ایّام جوانی بد دلم ریش که می روید چرا بر عارضم ریش کنون پیوسته دل ریش و پریشم که میریزد چرا هر لحظه ریشم بدین صورت که بارَد مویم از سر همانا گشت خواهم اُشتُرِگر أ لا موت یباع فأشتریه فهذا العیش ما لا خیر فیه ببیند ایرج این اظهارِ غم دَم که غمگین می کنی خواننده را هم گرفتم یک دو روزی زود مُردی چرا سوقِ کلام از یاد بردی؟ که ماندَست اندر اینجا جاودانی که می ترسی تو جاویدان نمانی؟ ترا صحبت ز عارف بود در پیش عبث رفتی سرِ بی حالیِ خویش ایرج میرزا