ایرج میرزا
عارف نامه
بخش ۱: شنیدم من که عارف جانم آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شنیدم من که عارف جانم آمد رفیقِ سابقِ طهرانم آمد شدم خوشوقت و جانی تازه کردم نشاط و وَجدِ بی اندازه کردم به نوکرها سپردم تا بدانند که گر عارف رسد از در نرانند نگویند این جَنابِ مولوی کیست فُلانی با چنین شخص آشنا نیست نهادم در اطاقش تختِ خوابی چراغی، حوله ای، صابونی، آبی عرق هایی که با دقّت کشیدم به دستِ خود دَرونِ گنجه چیدم مهیّا کردمش قِرطاس و خامه برایِ رفتنِ حمّام جامه فراوان جوجه و تیهو خریدم دوتایی احتیاطاً سر بریدم نشستم منتظر کز در در آید ز دیدارش مرا شادان نماید ایرج میرزا