ایرج میرزا
غزل ها
شمارهٔ ۴: خواهم که دهم جان به تو میلِ دلم اینست - ترسم که پسندت نشود مشکلم اینست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خواهم که دهم جان به تو میلِ دلم اینست ترسم که پسندت نشود مشکلم اینست پروا مکن از قتلِ من امروز که فردا شرطست نگویم به کسی قاتلم اینست منعم مکن از عشقِ بتان ناصِحِ مُشفِق دیریست که خاصیّت آب و گلم اینست رسوایِ جهان گشتم و بدنامِ خلایق از عشق تو ای ترک پسر حاصلم اینست هرگز نروم جایِ دگر از سرِ کویت تا جان بود اندر تنِ من منزلم اینست جز وصلِ رخِ دوست نخواهم ز خدا هیچ در دهر اُمیدی که بُوَد در دلم اینست از جودِ تو در عدلِ ولیعهد گریزم کز جمله شهان پادشهِ عادلم اینست ایرج میرزا