ایرج میرزا
قصیده ها
شمارهٔ ۲۶ - امتحان خطّ و سخن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امیر کرد مرا امتحان به خطّ و سخن به روزِ غُرّۀ شَوّال عیدِ روزه شکن به پایمردیِ دانش من امتحان دادم چنان که گفت امیرم که مرحبا اَحسَن ز خطّ و شعر به هر کس غَرامتی برسد از این سپس همه تاوانِ او به گردنِ من دهم به پارسی و تازی امتحان که بسی کشیده ام پی تحصیلِ این دو رنج و مِحَن ندیده بالشِ راحت دوچار سال بُوَد برای کسبِ هنر یک دقیقه پهلویِ من کنون به جُثۀ من بنده با قبولِ امیر گمان مدار به فضل و هنر بُوَد یک تن به خورد و خواب نپرداختم که با خور و خواب جوان نخواهد گشتن به قول مرد کهن جوان چو رنج هنر را به خویش بپسندد به راحتش برساناد خالقِ ذوالمنّ کدام راحت زین خوبتر که همچو منی همی سُراید در محضرِ امیر سخن گشاده باشد و گویا بود به مدح امیر به صد هزار ادب مر مرا زبان و دهن خدایگانِ امیران مِهین امیر نظام که اوست در همه فن همچو مردمِ یِکفَن ز خویش دور کند سیم و زر تو پنداری کفِ کریمش با سیم و زر بود دشمن به عیدِ قربان تا سر بُرند قربانی شکسته باد عدو را به حضرتش گردن ایرج میرزا