میرزا حبیب خراسانی
قصیده ها
شمارهٔ ۵: گفت زاهد ز عمر و عمار است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفت زاهد ز عمر و عمار است قول شاهد ز خمر و خمار است گوش این بر نوای تسبیح است گوش آن بر صدای مزمار است تا نگوئی کزین دو راه کدام راه نزدیک سوی دادار است هر یکی را برشته ای بستند اینت تسبیح و آنت ز نار است خود پرستی و حق پرستی را ایخردمند فرق بسیار است سخت آسان شود بلطف خدا راه حق گر چه سخت دشوار است ره نیارد بسوی حضرت حق برد هر کس که مردم آزار است تو ز خلق خدای اگر بیزار باشی از تو خدای بیزار است دل بدست آر تا بزرگ شوی که بزرگی نه زان دستار است شیخ مردم فریب با دستار چون ستور گسسته افسار است عالم بیعمل بنص کتاب خر بود کش بدوش اسفار است کار خر روز و شب بنادانی حمل اسفار و طی اسفار است بسکه او زار خویش با دگران میکشد روز و شب گرانبار است بنده پیر میفروشان باش که هماره درست کردار است شیخ را خون مالک دینار کم بهاتر ز عشر دینار است دین بدینار میفروشد و خلق بگمان شان که مرد دین دار است مرد دین دار کیست آنکس کو خوب کردار و راست گفتار است میرزا حبیب خراسانی