وفایی مهابادی
غزل ها
شمارهٔ ۴۷: دل دیوانه ای دارم دمی بی غم نخواهد شد - سر شوریده ای دارم به سامان هم نخواهد شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل دیوانه ای دارم دمی بی غم نخواهد شد سر شوریده ای دارم به سامان هم نخواهد شد دلارام من از روزی که آرام دلم برده دلم یک دم نیارامد به من همدم نخواهد شد به زلف خویشتن حال دلم زیر و زبر کردی چرا مهدر نباشد دل؟ چرا درهم نخواهد شد مگوی این اشک ریزی چیست اندر آستان من؟ -دل و دینم فدایت- کعبه بی زمزم نخواهد شد چو با بخت سعید من محمد گشته پشتیبان یقین زخم دل دیوانه بی مرهم نخواهد شد «وفایی» گر شود سیراب از آن دریای حق، خوانی تو حق گویی و می دانی ز دریا کم نخواهد شد وفایی مهابادی