وفایی مهابادی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶: قلم به دست من اندر سواد خطه ی نظم - سکندری است جهان گیر عالم سخن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قلم به دست من اندر سواد خطه ی نظم سکندری است جهان گیر عالم سخن است من آن کسم که ز داغ تراشه ی قلمم عطارد از مه نو حلقه گوش دست من است نه هر که سنگ تراشید و نقش شیرین بست به تیشه ی هنر، این پیشه ختم کوهکن است در آن چمن که برآید نوای بلبل مست چه جای خودکشی جغد و شیون زغن است؟ دلم به بوسه از آن زلف پر شکن مشکن چرا که طوطی هندوستان شکر شکن است همیشه در نظر ناکسان دون خوار است اگر ز بصره «حسن» یا «اویس» از قرن است سخن بلند بگویم که شیخ و ملت شیخ حیات این همه تنها چراغ انجمن است چه مردمی است «وفایی» در آن خراب آباد که کسر شهرت مردم به اختیار زن است وفایی مهابادی