صفی علیشاه
بحر الحقایق
بخش ۴۸۸ - الوجود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز معنای وجود آرم سند را که وجدان حقست آن ذات خود را بذات خویش خود را محض خود یافت بصرف ذت خود را هر چه بد یافت از آن خوانند ارباب شهودش خود این را حضرت جمع و وجودش چو او خود را ذات خویشتن یافت بجمع خویش دور از انجمن یافت مراد از انجمن اینجا صفات است که لازم حضرت او را بذاتست از آن دانیم اندر صرف ذاتش منزه ز اعتبارات صفاتش در آنجا نه صفت نه اسم گنجد نه در معنای عقلی جسم گنجد خود اینهم محض مفهومست و ادراک وگر نه او بود ز ادراکها پاک چه نسبت قطره را با بحر عمان چه نسبت ذره را با مهر تابان غرض وجدان او خود را وجود است هر آن موجودی از بودش نمود است صفی علیشاه