صفی علیشاه
بحر الحقایق
بخش ۴۵۱ - علامه ترک الغضب للمجاهد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سر خشم و غصب ببریده کی شد بوقتی کت امید از خلق طی شد چو خشمت از خلاف هر مراد است امید ارشد مرادت هم بیاد است امیدار شد دگر چون و چرا نیست کجا باشد غضب چون مدعا نیست زد ار است لگد ناری غضب هیچ نداری چون امید از وی ادب هیچ بشیئی تا هنوز امید و چشم است بجای رأس غضب باقی و خشم است مشو ایمن که هست افسرده مارت بجنبش تیره سازد روزگارت بدم از حلم گر جنبد فسونش بکش چون شد زبون در بحر خونش ز جا مگذار تا جنبد دگر بار توقع یعنی از مخلوق بردار خلایق را بجا هل باش تنها که تنها را غضب نبود به تنها میان خلق باش و منفرد باش چو گشتی منفرد با کیست پرخاش اگر وقتی خورد پایت بسنگی نداری از چه با آن سنگ جنگی خلایق را مدان جز سنگ و چوبی که تا آئی بخشم از زشت و خوبی از آن صوفی بچیزی نیست خشمش که ناید جز خدا چیزی بچشمش صفی علیشاه