صفی علیشاه
بحر الحقایق
بخش ۱۹۸ - کلام آخر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تصوف عجز و فقر و انکسار است نه اظهار علوم و افتخار است تصوف گر قبولت شد عدم باش فزونی هل بر افزونها و کم باش تصوف را کمال از بندگی جو ز مسکینی و سرافکندگی جو گرت دادند آنرا موهبت دان هم استعداد را دوم جهت دان نگویم رو مرید خانقه شو ولی رو پیش پائی خاک ره شو نگویم سر مخار از ذکر و او راد ولی از ما سوی الله باش آزاد نگویم ساکن کوی مغان باش ولیکن بیسکون و لامکان باش نگویم روخراب آی از خرابات ولی به این خرابی ز آن خرافات نگویم حلقه فقر و فنازن ولی رو پایی بر حلق انا زن نگویم همزبان شو با خموشان ولی شو بی زبان از دل خروشان نگویم جامه تقوی بمی ده ولی زان جامه گویم جام می به نگویم بگذر از معقول و منقول مشو بر نقش لیک از یار مشغول صفی علیشاه