ترکی شیرازی
فصل سوم | سوگواری ها
شمارهٔ ۱۸ - سرو خونین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز جا برخیز ای رعنا جوان گلعذار من نظر کن تو به حال زار و چشم اشکبار من تو تا رفتی به میدان، جان شیرینم برفت از تن سیه شد بی رخ چون آفتابت روزگار من ز طفلی پرورش دادم تو را تا آنکه در پیری تو باشی مونس تنهایی شب های تار من ز زلف و عارضت خوش داشتم روز و شبی اما ز هجرت گشت یکسان، عاقبت لیل و نهار من به جان ناتوانم زد شبیخون لشکر هجرت به یغما برد یکسر طاقت و صبر و قرار من غمم زایل شدی هر گه که می دیدم جمالت را فزون غم در دلم بی تو شود ای غمگسار من امیدم بود ای مادر که بندم حجلهٔ عیش ات فغان از بخت تو آه از دل امیدوار من پس ازمرگ امام مجتبی دل خوش به تو بودم که بودی از حسن باب کرامت یادگار من فتادی تا به خاک از پشت زین ای سرو خونینم شد از افتادنت از کف، عنان اختیار من پس از قتل تو ای رعنا جوان! تا جان به تن دارم نهان هرگز نگردد گریه های آشکار من حلالت باد آن شیری که از پستان من خوردی که کردی جان نثاری ای شهید جان نثار من دریغا تشنه لب قاسم به غربت داد جان «ترکی» که آتش زد به جان خلق، شعر آبدار من ترکی شیرازی