ترکی شیرازی
فصل سوم | سوگواری ها
شمارهٔ ۱۰ - سوز عطش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون شه ملک حجاز آمد سوی ملک عراق پر نوا و شور شد از رفتنش این نه رواق رایت منصوریش افتاد و، شد مغلوب کفر رفتش از کف اختیار و، طاقتش آمد به طاق از جفا سنگین دلان بستن بروی راه آب با وجود آنکه بودی مادر او را صداق از پی ببریدن راس همایون حسین فرقهٔ ناراست گویان، جمله کردند اتفاق دختر زارش که هر دم نازمی کردی بر او رفت از سوز عطش، ماه عذارش در محاق گاه میدان رفتنش بهر شهادت شد بلند از خیامش ناله های الوداع و الفراق خواهرش زینب ز هجرش گشت با اندوه جفت با وجود آنکه در محنت کشیدن بود طاق اوفتاد از صدر زین، شاهی که جدش مصطفی در شب معراج، زین بنهاد بر پشت براق بعد قتلش آتش افروزان، شر را فروختند بر خیام عصمت او از ره ظلم و نفاق از چه پنهان کرد خولی راس او را در تنور جای مهمان نیست به اله غیر ایوان و اطاق شد به شهر شام ویران، مجلسی آراسته رفتن زینب در آن مجلس به غایت بود شاق این مصیبت ها که بر فرزند پیغمبر رسید از برای کس در این عالم، نیفتاد اتفاق چوب در دست یزید و راس شه در طشت زر از میان طشت زر یا رب چه شد کآمد طراق نظم « ترکی» گرچه نبود قابل درگاه او لیک دارد لطف خاصی هرکسی را در مذاق ترکی شیرازی